شادی، صلح سوزاننده، ...

سلام! :)

چه بعضی مسائل رو قبول داشته باشیم چه نه، امروز فرصت خوبیه برا شاد بودن، هر چه قدر هم که دل‌تنگ باشیم. پس به حساب این که می‌خوایم روز شادی داشته باشیم، عید همه‌مون مبارک!

شیرین عبادی عزیز نوبل رو برد. برای صلح! حتما می‌دونین. بیش از هر چیزی، شاد شدن من از این مساله به خاطر این بود که خیلی‌ها ماتحت‌شون حسابی شعله‌ور شد. تصور کردن بعضی‌ها در حال سوخت و سوز بعد از اون همه آتیشی که بارونده‌ان، جالبه!

دیگه این که، اونی که باید جواب « :) » رو می‌داد، حرف زد و چه شادم کرد. ممنون‌ام ازش!

و اما ...
و اما بیش‌تر و بیش‌تر مریم منُ درگیر خودش می‌کنه. به نحو بچه‌گانه‌ای دارم دست و پا می‌زنم. تلاش کردن برا رسیدن به او اصلا بچه‌گانه نیست، اما انجام بعضی کارها به اسم او و به یاد او چرا. مثلا این که بذاری شوخی شوخی به نیت تو و او برات فال ورق بگیرن. تا این‌جاش هم حرفی نیست، اما بعدش که می‌ری تو فکر به خاطر اون فال، خنده‌داره، نه؟
با همهء این حرف‌ها هنوز ته دل‌ام یه جور مسخره‌ای یه نوری سوسو می‌زنه که مریم می‌آد.

چند تا لینک درجه یک پیدا کردم، سر فرصت به‌تون معرفی می‌کنم. عجله نکنین!

نظرات 2 + ارسال نظر
امید یکشنبه 20 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 08:08 ق.ظ http://lovely00x.persianblog.com

سلام دوست عزیز.میلاد حضرت مهدی رو تبریک میگم .قشنگ نوشتی و وبلاگ زیبایی داری . به من هم سر بزنی خیلی خیلی خیلی خیلی خوشحال میشم.بای بای

یاسی یکشنبه 20 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 11:52 ب.ظ

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد